آدینه ها

آدینه ها

شهادت بال نمیخواهد حال میخواهد
اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک
اللهم عجل لولیک الفرج
.
.
.
.
.
.

حال داشته باشم دلنوشته مینویسم
اگرم نه که از پیش نوشته میزارم

دوست داشتی به آدرس زیر برو
http://adinehha.blog.ir/post/431
یا علی

موضوعات وبلاگ
پیام های شما
همسنگران نمونه

در صفحه 326 کتاب رجال کشّی که از مهم‌ترین منابع رجالی ما است،آمده که :
 
أنّ عدّتاً مِن اهل الکوفة کَتَبوا إلی الصّادق علیه السلام فقالوا انّ المُفضّل یجالس الشّتار و اصحابَ الحَمام.

عده‌ای نامه نوشتند به امام صادق(ع) و گفتند که مفضل بن عمر (یکی از اصحاب امام) با لات و

لوت‌ها و کفتربازها می‌چرخد...

http://s4.picofile.com/file/7826948595/01_pt_mp_rangmagazone.jpg

شما نامه‌ای به مفضل بنویس تا خودش را جمع و جور کند. بالأخره برای تیپ علما و اصحاب شما این جریان

خوب نیست. حضرت نامه نوشتند و سرش را هم مهر و موم کردند و گفتند این را به دست مفضل برسانید.

امام نامه را به دست یک سری از بزرگان اصحاب دادند تا به مفضل برسانند.آنها می‌روند کوفه نامه را

می‌دهند به مفضل.او نیز نامه امام را باز می‌کند و جلوی بقیه شروع می‌کند به خواندن.

امام فرموده بودند:

بسم الله الرّحمن الرّحیم، این لیست خرید من است بخر و بیاور.

اینها تعجب می‌کنند که این چه نامه‌ایست. صورت مسئله چه بود و این نامه چیست.

دارَ الکتاب إلی الکُل.

نامه را می‌چرخانند همه می‌بینند که لیست خرید است.

و لم یذکُر قلیلاً و لاکثیراً بِما قالوا فیه.

امام چیزی از بحثی که مفضل با کفتربازها می‌چرخد، نیاورده است.

مفضل به این‌ها می‌گوید به هر حال امام لیست خرید داده چه کار می‌کنید؟

(کمک می‌کنید تا تهیه کنیم؟)

هذا مالُ العَظیم حتی ننظر و نجمع و نَحمِل الیک و لم نُدرک الا نراک بعد نَنظُر فی ذلک.

می‌گویند که خوب این پول زیادی می‌خواهد.خلاصه‌ اینکه ما اول باید برویم یک سری کمیسیون‌های اقتصادی

تشکیل دهیم و مطلب را بررسی کنیم.جلساتی با هم می‌گذاریم و نتیجه جلسات را به تو می‌گوییم.بعداً

بررسی می‌کنیم که این صورت خرید امام را چه طور بخریم...

و أرادوا الانصراف این را می‌گویند و می‌روند.فَحَبسهم لغذائِه

همین که می‌خواهند بروند مفضل می‌گوید: نه! ناهار را باشید و بعد بروید.

و وجّه المفضل الی اصحابه الذین سَعَوا بهم.

بعد مفضل می‌رود همان قومی که به آنها سعایت شد، همان کفتربازها را می‌آورد!!!

فجائوا فقرأ علیهم کتابَ ابی‌عبدالله علیه السلام.

برای آنها نامه امام را می‌خواند و می‌گوید امام نامه نوشته است. این نامه امام‌تان است،چه کار می‌کنید؟

قبلَ أن یَفرُقَ هولاءِ من الغذات

می‌روند و هنوز غذای آن مهمان‌ها تمام نشده برمی‌گردند و پول‌ها را جلوی مفضل و اینها می‌ریزند.

فقال لهم المفضل تأمرونی ان اطرُدَ هولاء مِن عندی؟

مفضل می‌گوید : شما می‌گویید من اینها را از دور خودم برانم!!!؟

تَظُنون ان الله تعالی یحتاج الی صلاتِکم و صومِکم.

گمان‌تان بر این است که خدا محتاج نماز و روزه شماست؟ کار امام را راه بیندازید!!!


سربازِ گمنام

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال پیام

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">