یا منتقم آل احمد(ص) چه زیبا سرودی غمت را... چه زیبا نشاندی به روی دل سرد و سنگم غم و ماتمت را...
و درآن هنگام که بر غم جدت ندبه سردادی و فرمودی:
سلام بر تو ای مولای من و بر فرشتگانی که بر گرد گنبد بارگاهت پرواز می کنند و بر اطراف تربت مزارت می گردند و در صحن و سرای آستانت طواف می کنند و برای زیارت تو وارد گشته اند...
سلام بر تو که من به سوی تو رو کرده ام و امید رستگاری در پیشگاه تو دارم...
سلام بر تو ... سلام کسی که به حرمت تو آشناست و در ولایت و دوستی تو اخلاص می ورزد و با محبت تو به سوی خدا تقرب می جوید و از دشمنانت بیزار است...
سلام کسی که قلب او از مصیبت تو جریحه دار گشته وسرشک وی هنگام یاد تو روان است...
سلام کسی که در غم عزای تو مصیبت زده و اندوهگین و سرگشته و بیچاره است...
سلام کسی که اگر با تو بود در کربلا با جانش از تو در مقابل تیزی شمشیرها نگهبانی می کرد ونیمه جان ناقابلش را برای حفظ تو به چنگال مرگ می بخشید و در پیشگاهت جهاد می کرد و تو را علیه کسانی که بر تو ستمگرانه شوریدند یاری می داد و جان و تن و دارایی و فرزندان خویش را فدای جان تو می کرد و جانش فدای جان تو و اهل بیتش را سپر بلای تو می نمود....
پس اگر روزگاران مرا به تأخیر انداخت و تقدیر الهی مرا از یاری تو باز داشت و نبودم تا با آنانکه با تو جنگیدند بجنگم و با آنانکه با تو به دشمنی برخاستند به دشمنی برخیزم....... در عوض هر صبح و شام بر تو ندبه و زاری می کنم و بر تو به جای اشک خون می گریم و از سر حسرت و سوز و اندوه بر مصیبت هایی که بر تو وارد گشت تا آن زمان که بر اثر سوز جانفرسای مصیبت و غصه جانکاه و اندوه فراوان جان سپارم... « فرازی از زیارت ناحیه مقدسه حضرت صاحب الزمان (عج) »