آدینه ها

آدینه ها

شهادت بال نمیخواهد حال میخواهد
اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک
اللهم عجل لولیک الفرج
.
.
.
.
.
.

حال داشته باشم دلنوشته مینویسم
اگرم نه که از پیش نوشته میزارم

دوست داشتی به آدرس زیر برو
http://adinehha.blog.ir/post/431
یا علی

موضوعات وبلاگ
پیام های شما
همسنگران نمونه

۴۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۲ ثبت شده است

سربازِ گمنام
سربازِ گمنام
سربازِ گمنام
سربازِ گمنام
سربازِ گمنام
سربازِ گمنام
سربازِ گمنام
سربازِ گمنام
سلام 

این رو هم هدیه میکنم به شما دوستان عزیزی که عاشق این حرکتید

سربازِ گمنام
سربازِ گمنام
افسران - چقدر حافظه ام ضعیف شده است...


چقدر حافظه ام ضعیف شده است...
کجا بود دیدمت؟
کرخه؟ نه!
جزیره ی مجنون؟ نه!
فاو یا خرمشهر؟ نمیدانم! چقدر حواسم پرت است...
بگو چرا خواب های من پر از خواب های توست...؟
و ریشه های من از گلوی تو آغاز میشود...؟
و نام من به تو ختم میشود و من بدون تو یعنی هیچ...!
چقدر حافظه ام ضعیف شده است و عادت روزمرگی...
و مثل همه قدم زدن و مثل همه نفس کشیدن پی در پی...
و مثل همه در عطش قطره های زیستن و گریز از مرگ...!
آه... همین یک حرف بس نیست برای اتصال هزاران فراموشی...!
چقدر حافظه ام ضعیف شده است...!

سربازِ گمنام
افسران - ببینید ، چقدر خانمه....!!!!!!

سربازِ گمنام
شهداء.../
دلم گرفته ...
از اینکه گم شدم توی این همه زرق و برق شهر و برجا و ساختمونا لذت دیدن افق سرخ رو ازم گرفتن...
دلم گرفته...
از این مردمی که قلباشونو خاک کردن و فقط به فکر روز مرگی هاشونن...


افسران - این نواء را زمزمه کنید به نیابت از همه شهداء.../

سربازِ گمنام
سربازِ گمنام
سلام دوست شهید من 
چند روزیه ازت خبر ندارم 
یه چند روزیه احساس میکنم کنار من نیستی 
یه چند روزیه احساس میکنم رفتی سراغ یکی دیگه
یه چند روزیه که راه رو پیدا نمیکنم 
اخه برای چی ؟؟
میدونم چرا 
فقط برای یه چند روزیه که بوی شهر نشینی گرفته ام
توروخدا از من دور نشو

سربازِ گمنام

میدهم یک یادگاری تا بماند یاد من در روزگاری

سربازِ گمنام
سربازِ گمنام
سربازِ گمنام

بازی اشکنک داره سر شکستنک داره اخه تو که بازی بلد نیستی چرا با بزرگتر از خودت در میوفتی بچه ها چرا؟؟

سربازِ گمنام
جونم فداش

سربازِ گمنام
افسران - سامرا در سامرا می ماند اگرنیایی .....
سربازِ گمنام


منطبق بر فرمایش­های امام خامنه­ای ارواحنا فداه

عمل­گرا باشد، نه وعده­گرا

 «وعده و ادعا برای قانع کردن مردم، کافی و کارآمد نیست. مردم وفادار ما تشنه­ی عمل و صداقت­اند و هرجا از آن نشانی ببینند، همدلی و همکاری خود را نثار می­کنند. دوران چهارساله، دوران آزمایش شما در چشم مردم نیز هست. کار امروز شما، داوری فردای مردم و حکم عادلانه­ی ذات اقدس الهی در یوم­الحساب را تعیین خواهد کرد.» 5/2/1382

«حدود و وظایف شوراهاى اسلامى که در قانون معین شده باید در قول و عمل به طور کامل رعایت شود. اعضاى شوراها وظایف خود را به درستى بشناسند و بر تحقق آن همّت بگمارند و چیزى را که در قانون پیش‌بینى نشده و یا به خاطر واقعیت­هاى کشور و دولت، قادر به انجام دادن آن نیستند، وعده ندهند و مردم را از کمک و اقدام شوراهاى اسلامى مأیوس نسازند.» 8/2/1378

به دنبال حزب­بازی و جناح­بندی نباشد

 «دخالت جناح­بندی­ها و انگیزه­های حزبی و گروهی و شخصی و طایفگی در این وظیفه­ی مهم، زهر مهلکی است که شوراها را از کار می­اندازد و آن را کم­سود و گاه، زیان­بخش می­سازد.» 9/2/1386

«مناقشات سیاسى و جناحى و ورود در هر اقدامى که اعضاى شوراى اسلامى را از اتّحاد عملى خود دور کند، براى این شوراها مضر و ناروا است.» 8/2/1378

«انگیزه­های جناحی و حزبی، این شوراها را عرصه­ی تاخت و تاز خود نکند و آن را از کار اصلی خود بازندارد.» 8/2/1386

اهل تکلیف باشد، نه خودنمایی و تظاهر!

 «نکته­ای که درباره­ی همه­ی شوراهای شهر و شهرداری­ها عرض می­کنم، این است که کار را بسیجی انجام دهید. معنای کار بسیجی، خیلی بالا و والا است. البته بسیجی فقط به این معنا نیست که انسان چفیه به گردنش بیندازد؛ صرف این، آدم را بسیجی نمی­کند... بسیجی نه خودنمایی می­کند و نه ملاحظه­ی حرف این و آن را می­کند؛ فقط ملاحظه­ی تکلیفی را می­کند که آن را احساس کرده و می­خواهد با شجاعت و فداکاری آن را انجام دهد.» 19/12/81

 با خدمت صادقانه، مردم را خوشحال کند

 «یکى از بزرگترین چیزهایى که کام مردم را شیرین مى‌کند، این است که ببینند، حس کنند و بیابند که مسئولانِ امور آنها، در پى خدمت صادقانه و پیگیرانه و عالمانه به آنها هستند. خودِ همین، مردم را خوشحال مى‌کند. گاهى گفته مى‌شود باید مردم را شاد و افسردگان را از افسردگى خارج کرد؛ این حرف درستى است. اگر کسانى به معناى حقیقى کلمه دنبال این موضوع هستند، راهش همین است؛ به مردم نشان دهند که در پى کار صادقانه و پیگیرانه و عالمانه‌اند. این بیش از همه چیز فضا را شادمانه خواهد کرد.» 17/9/1382

«هیچ عبادتى بالاتر از خدمت به مردم نیست؛ چه در شهر، چه در بخش و چه در روستا. وظایفى که براى شوراها در قانون ذکر شده، همان وظایفى است که اگر شوراهاى ما إن‌شاءا... بتوانند این وظایف را به طور کامل به انجام برسانند، بسیارى از مشکلات جارى مردم برطرف خواهد شد و این موارد را قانون‌گذاران با دقّت در قانون اساسى و در قانون عرفى معیّن کرده‌اند.» 4/3/1378

نسبت به کوتاهی­ها و کج­رفتاری­های شهردار، بی تفاوت نباشد

 «به شهردار برگزیده­ی خود، کمک و فرصت دهید و از او مسئولیت و پاسخ بخواهید و در برابر کوتاهی­ها یا کج­رفتاری­ها بی­تفاوت نمانید و به وظیفه­ی قانونی خود عمل کنید.» 5/2/1382

امانت­دار، توانا و باانگیزه باشد

 «شوراها موظّفند امور شهرها و روستاها را ساماندهی کنند. پس مردم کسانی را که توانایی دارند، کسانی کهامانت­دارند و کسانی را که به معنی حقیقی کلمه، انگیزه برای انجام این کار دارند، شناسایی کنند و برگزینند.» 8/12/1381

«ما امیدواریم که تشکیل شوراهای جدید در سرتاسر کشور، شروعی برای یک مسابقه­ی خدمت­رسانی به مردمباشد؛ چون اصل این شوراها برای خدمت­رسانی است.» 19/12/1381

«وظایفی که برای شوراها در قانون ذکر شده، همان وظایفی است که اگر شوراهای ما إن­شاءا... بتوانند این وظایف را به طور کامل به انجام برسانند، بسیاری از مشکلات جاری مردم برطرف خواهد شد.» 4/3/1378

متدیّن و دلسوز باشد

 «بسیار بجاست که مردم بدانند هر کسى را انتخاب مى‌کنند، مسؤولیت­هایى در مقابل این انتخاب بر دوش آنهاست؛ همچنان‌که اگر انتخابشان انتخاب خوبى باشد و إن‌شاءا... به‌وسیله‌ى آن شخصِ منتخب، کارهاى خوبى براى مردم و کشور انجام گیرد، ثواب­ها و اجرهایى هم به آنها منتقل مى‌شود. به همین علّت است که باید حقیقتاً دقّت کنند تا افراد دلسوز، متدیّن و کارآمدى را که متناسب با این کارند، انتخاب کنند؛ چون کارآمدى به حسب کارى که ما یک شخص را براى انجام آن در نظر مى‌گیریم، متفاوت است. کارآمدىِ این شورا با کارآمدىِ فلان شغل یا سِمَت دیگر تفاوت مى‌کند. مردم مى‌دانند که شوراهاى شهر و روستا براى چیست. پس کسى را که احساس مى‌کنند، فکر مى‌کنند، تشخیص مى‌دهند و احراز مى‌کنند، مناسب با این کار انتخاب کنند. البته دیانت او، تقواى او و دلسوزى او را حتماً تشخیص دهند.مردم نباید افرادى را که دلسوز، علاقه‌مند و متدیّن نیستند، به مراکز تصمیم‌گیریشان بفرستند؛ زیرا برایشان وزر و وبال درست خواهند کرد. این توصیه‌ى من به مردم است.» 7/12/137

سربازِ گمنام
افسران -  داغونم این روزها از غربت رهبرم سیدعلی...
سربازِ گمنام
رها مانده است بر شن‌ها چه دستی!
جدا از پیکر سقا، چه دستی!
عموی ِ ماه! بعد از دست‌هایت
بگیرد دست بابا را چه دستی؟!......

سربازِ گمنام

از هر چه بگذرم سخن ِ دوست خوش تر است / ما را فدایی ِ دلبر ِ زیـنـب نوشته اند...


سربازِ گمنام



سربازِ گمنام

ما را برای نوکریت آفریده اند / دنیا بدون سینه زدن لذتی نداشت....


سربازِ گمنام

با دلی خون و سینه ای بی تاب....السلام علیک یا اربـــــــابـــــــــــــــــــ!


سربازِ گمنام

صبح محشر هرکسی دنبال یاری می دود/یار ما باشد اگر شـــــاه خراسان "بـــهـتــر" است


سربازِ گمنام

حوس کرب و بلا کرده دلم امشب         یاد گنبد طلا کرده دلم امشب


ای خدا چی میشه همین الان برم کربلا
اللهم الرزقنا زیاره بکربلا
سربازِ گمنام
بسم رب الزهرا (سلام الله علیها) ...
دستور داده بود از ظرفے کہ ایرانے آب میخورد کس دیگرے آب نخورد.
بہ هیچ کس اجازه نمیداد با ایرانے ها هم کلام شود،
همیشه انتظار سلام داشت اما بہ سلام ها پاسخ هم نمی داد.
بہ التماس افتاده بود و سربند 【 یافاطمه الزهرا】 را امانت میخواست!
میگفت : زنم مریضہ. تبرکش میکنم. میارمش!
گرفت و بوسید و بہ چشمانش مالید و رفت.
بعد از چند روز با شادی آوردش..زنش شفــا گرفته بود.
دعاے این افسر عراقے هم شده بود:
【 اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
سربازِ گمنام
بسم رب الزهرا (سلام الله علیها) ...
دستور داده بود از ظرفے کہ ایرانے آب میخورد کس دیگرے آب نخورد.
بہ هیچ کس اجازه نمیداد با ایرانے ها هم کلام شود،
همیشه انتظار سلام داشت اما بہ سلام ها پاسخ هم نمی داد.
بہ التماس افتاده بود و سربند 【 یافاطمه الزهرا】 را امانت میخواست!
میگفت : زنم مریضہ. تبرکش میکنم. میارمش!
گرفت و بوسید و بہ چشمانش مالید و رفت.
بعد از چند روز با شادی آوردش..زنش شفــا گرفته بود.
دعاے این افسر عراقے هم شده بود:
【 اللهم الرزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
سربازِ گمنام

شب است سکوت است و ماه است و من...

تنها و تنها در میان شب 

یه سری از رفیقام هست که تنها یا با ادم هایی مثل خودشون نیمه های شب میرن مزار شهدا با شهدا تنها ی تنها میشینن درد و دل میکنن هر چی دلشون میخواد میگن و خودشونو سبک میکنن و یه سری دیگه از ذوستام هستن که شبای چهارشنبه میرن و مزار شهدا رو میشورن برای روز  پنجشنبه خدا اجرشون رو بده



سربازِ گمنام
سماوری که به بزم حسین می جوشد/بخار رحمت آن جرم خلق می پوشد
حدیث کوثر و تسنیم و سلسبیل مگوی/بگو حکایت مستی که چای می نوشد

سربازِ گمنام

از کــودکـی ام یـاد گــرفـتــم که بـگــویــم: مــادر پــدرم، نــذر پــدر مــادر اربــابـــ...

سربازِ گمنام

ای خدا یعنی میشه ما هم تو این دوراهی قرار بگیریم ... 

اللهم الرزقنا زیاره بکربلا



سربازِ گمنام

گناهی ندارد این مادر
اگر هنوز چشم انتظار فرزندش نشسته
هرچه نباشد، پشت سر مسافرش آب ریخته بود.

سربازِ گمنام



خداوند در آیاتی چند از جمله 63 سوره نساء، 151 سوره انعام و آیه 32 سوره اسراء، بر وجوب احسان و نیکی به والدین تأکید کرده است. احسان به پدر و مادر بارها از سوی خداوند سفارش شده است. (عنکبوت، آیه 8؛ لقمان، آیه 41 و نیز احقاف، آیه 51).

تجلیل از مقام مادر در قرآن

سیرت الهی پیامبران که سرمشق انسانها برای رسیدن به مقاماتی چون مظهریت ربوبیت و خلافت انسانی است، بیانگر این توجه خاص به والدین بوده است. از نظر خداوند، احسان به والدین، مقدم بر احسان بر هر کس دیگری حتی زن و فرزند است. (بقره، آیه 38 و نساء، آیه 63)

 

در این میان مادر، مستحق احسان و نیکی بیشتر در مقایسه با پدر است؛ زیرا وی مدت سی ماه رنج بارداری و شیردادن و بیداری های شبانه روزی را تحمل کرده و سختی های آن را به جان و دل پذیرا شده است. (لقمان، آیه 41 و احقاف، آیه 51) از این رو، احسان به مادر توجه ویژه به او تنها جبران کننده بخشی کوچک از سختی ها و رنج هایی است که در طول سی ماه تحمل کرده است.(همان)

اگر کسی بخواهد ذره ای کوچک از سختی ها و جان فشانی های مادر را تنها در مدت سی ماه بارداری و شیردادن، جبران کند، می بایست اصل شفقت و دلسوزی و مهربانی در رفتار را در پیش گیرد و کوچک ترین بی مهری نسبت به مادر روا ندارد. (مریم، آیات 13 و 23)

 

از آن جایی که هر فرزندی بخشی از رنج و سختی را بر دوش والدین بویژه مادر انداخته است، لازم است تا این را تدارک بیند و عدالت را تحقق بخشد؛ از این رو، برای تدارک و رسیدن به درجه خدایی شدن، لازم است تا احسان به والدین را در راس امور زندگی خویش قرار دهد و آنان را دست مایه بهشت رفتن خود سازد. (احقاف، آیات 51و 61)

خداوند در این آیات احسان به مادر را موجب پذیرش تمام اعمال نیک انسان در نزد خود و از عوامل موثر در شمول عفو خود نسبت به انسان دانسته است.

 

اگر کسی بخواهد محبت الهی را جلب نماید، لازم است احسان به والدین و مادر را در برنامه خود قرار دهد؛ چرا که محبت الهی این گونه جلب می شود. (نساء، آیه 61)

بنابر این جایگاه والدین؛ چنان والا و ارجمند است که انسان، بی توجه به شرک و کفر و فسق والدین، تنها به حکم پدر و مادر بودن، می بایست به ایشان تکریم و احترام کند. بنابراین، کفر و شرک مانع احسان نیست. (لقمان، آیه 41)

 

خداوند در آیات 31 تا 51 سوره مریم، احسان به والدین و پرهیز از هرگونه نافرمانی نسبت به آنان را مهم ترین عامل در عاقبت بخیری سرشار از سلامت و امنیت برای انسان می داند و از فرزندان می خواهد تا برای فرجام نیک خود هم شده، به والدین احسان کرده و در احترام و تکریم آنان بکوشند.

کسانی که در برابر ایشان گستاخی کرده و حتی از روی خستگی اف بگویند، خود را زیانکار خواهند یافت و در قیامت از اهل خسران خواهند شد. (احقاف، آیات 71 و 81).

هر کسی که درجه خدایی شدن را می خواهد، می بایست اطاعت و احسان مادر را فراموش نکند و در تکریم و احترام مادر و همچنین زنان صالح و مومن بکوشد، چرا که شرایطی که زن برای تعالی و کمال مرد فراهم می آورد، همانند سکوی پرتاب انسان به اوج های ربوبیت است

حق والدین، حق الله

باید توجه داشت که والدین به ویژه مادر در نظر خداوند از مقام و جایگاه والایی برخوردار است، لذا احکام خاصی برای رعایت آنان صادر شده است. از سوی دیگر، همین مقام والا در نزد پروردگار موجب شده تا استغاثه و دعای والدین به ویژه مادر تأثیر شگرفی در خوشبختی و بدبختی فرزند به جا بگذارد و تأثیر هدایتی خاص داشته باشد.

 

از نظر قرآن، بر همگان است تا از والدین خصوصا مادر اطاعت کنند و تنها موردی که اطاعت از آنان جایز نیست، دعوت به شرک و بی دینی است که در این مورد با تکریم و احترام خاص، دعوت ایشان رد می شود،ولی همچنان لازم است تا احسان و تکریم آنان ادامه یابد و حتی توجه ویژه ای به آنان مبذول شود تا ایشان نیز به راه راست هدایت یابند. (عنکبوت، آیه 8 و لقمان، آیات 41 و 51).

 

همچنین، پس از خداوند، تنها والدین هستند که می بایست مورد توجه ویژه قرار گیرند و سخنان ایشان مورد اطاعت قرار گیرد؛ چرا که حق والدین بر فرزندان همانند حق الله است. البته ناگفته نماند که فرمان پیامبران(ع) و امامان معصوم(ع) و اولواالامر صاحب شرایط، همان حکم الله است و تفاوتی با آن ندارد. از این رو گفته شده که پس از خداوند تنها حکم والدین است که همانند حکم الله می باشد. در بیان مقام مادر و ارزش های او سخن بسیار است. این که بهشت زیر پای مادران است یا مرد از دامن زن به معراج می رود، به خوبی جایگاه زن و مادر را نشان می دهد. پس هر کسی که درجه خدایی شدن را می خواهد، می بایست اطاعت و احسان مادر را فراموش نکند و در تکریم و احترام مادر و همچنین زنان صالح و مومن بکوشد، چرا که شرایطی که زن برای تعالی و کمال مرد فراهم می آورد، همانند سکوی پرتاب انسان به اوج های ربوبیت است.

 زنان با از خودگذشتگی و ایثار خود، مردان را به کمال می رسانند و موجب آرامش و امنیت روحی و روانی آنها می شوند تا به کمالات دست یابند؛ چراکه در بیوت است که نام خدا رفعت می یابد و از خانه و خانواده است که اوج و عروج آغاز می شود. (نور، آیه 63 و نیز اسراء، آیه 1). باشد با شناخت مقام زن و مادر، در تکریم و تجلیل درست ایشان با عمل صالح بکوشیم و فراتر از یک روز خاص برای زن و مادر، به روزهای زن و مادر بیندیشیم و هر روز ما روز مادر و زن صالح و مۆمن باشد و یک روز هم مادر را از یاد نبریم که از یاد بردن مادر به معنای دوری از بهشت است؛ چرا که به حکم خداوندی در آیات 51 و 61 سوره احقاف، احسان و تکریم و تجلیل از مادر، دست مایه بهشت رفتن آدمی است.

سربازِ گمنام
امروز هم جمعه شد و رفت اما باز هم خبری از شما نیامد آقا جان 

اما من فقط جمعه شماری میکنم اقا نه روزشماری ، قول میدهم از این پس برایتان روز شماری کنم آقا 

آقا جان من شرمنده ام از شما که باز هم شب قبل در هیئت مان نام شما را به خوبی  صدا نکردم و به خوبی برای ظهورتان دعا نکردم

آقا جان میگویند اگر از ته دل بخوایم میاین ! اما این ته دل خواستن چجوریه ؟ همونایی که میگن اینو به ما نگفتن حداقل شما بیا بگو!

آقا جان شرمنده ام که شما به من نزدیک میشوید و من از شما دور

آقا جان شرمنده ام که از گناه کردنم تمام پل های پشت سرم را خراب کرده ام و فقط به دامان پاک شما چسبیده ام اخه من غیر شما چه کسی رو دارم

آقا جان اینا درد دل یه گناه کار با شما بود همون گناه کاری که همیشه با نام من گناه کارم شما رو صدا میکنه 

اما اگه شما رو ناراحت میکنم دیگه نزار اینو بگم اصلا از این به بعد دیگه نمیخوام با این اسمم شما رو صدا کنم

آقا جان ازتون میخوام از این به بعد چراغ راه من بشین تا دیگه راه رو گم نکنم و از این راه به چپ و راست نرم و فقط راه مستقیم رو ادامه بدم 

آقا جان تا الانش که گذاشتین براتون نوکری کنم میخوام تا آخرش این توفیق رو ازم نگیرید میخوام تا عمر دارم نوکریتونو بکنم

...


سربازِ گمنام

وقتی اسیر شدیم از همه رسانه ها آمده بودند برای مصاحبه و در واقع مانور قدرت و استفاده تبلیغاتی روی اسرای عملیات بود. نوبت یکی از بچه های زرنگ گردان شد. با آب و تاب تمام و قدری ملاطفت تصنعی شروع کردند به سوال کردن.

یکی از مأموران پرسید:

- پسر جان اسمت چیه؟

- عباس.

- اهل کجا هستی؟

- بندرعباس.

- اسم پدرت چیه؟

- به او می گویند حاج عباس!

گویی که طرف بویی از قضیه برده بود پرسید:

- کجا اسیر شدی؟

- دشت عباس!

افسر عراقی که اطمینان پیدا کرده بود طرف دستش انداخته و نمی خواهد حرف بزند به ساق پای او زد و گفت:

- دروغ میگی!

و او که خودش را به موش مردگی زده بود با تظاهر به گریه کردن گفت:

- نه به حضرت عباس!

سربازِ گمنام

به گزارش ایسنا، مشرق نوشت: تعدادی از جانبازان دفاع مقدس، در حالی که برخی از آنان به لحاظ عمومی حتی قادر به خوردن غذا نبودند و از سرم استفاده می کردند، در نماز جمعه حاضر شده و با قامت شکسته اما استوار خود، به نماز ایستاده‎اند.

 

سربازِ گمنام
(پلنگ صورتی )شب عملیات بود .حاج اسماعیل حق گو به علی مسگری گفت:ببین تیربارچی چه ذکری میگه که اینطور استوار جلوی تیرو ترکش ایستاده و اصلا ترسی به دلش راه نمیده . نزدیک تیر باچی شد و دید داره با خودش زمزمه میکنه :دِرِن ، دِرِن ، دِرِن ،...(آهنگ پلنگ صورتی!) معلوم بود این آدم قبلا ذکرشو گفته که در مقابل دشمن این گونه ،شادمانه مرگ رو به بازی گرفته
سربازِ گمنام
جاده عشق چنین پیچ و خمش بسیار است
یا فقط راه رسیدن به شما دشوار است
گفته بودند که خورشیدی و هستی همه جا 
پس چرا این همه بین من و تو دیوار است
شوذ آیا که دگر ندبه نخوانیم آقا 
جمعه ای آید ببینیم طلوع یار است
سربازِ گمنام
گوگل ارث برای نام گذاری فلسطین رای گیری کرده

زود باشین رای بدین اسرائیل لعنت الله علیه خیلی جلو افتاد




http://www.israel-vs-palestine.com/
سربازِ گمنام